حسرت همیشگی...

یه تنها که برای پر کردن تنهایی اینجا میاد

حسرت همیشگی...

یه تنها که برای پر کردن تنهایی اینجا میاد

نشد...............

به خــداحافــظـی تــلـخ تـو سـوگــنـد نــشــد
 

کـه تـو رفــتـی و دلـم ثـانـیـه ای بـنـد نـشـد

بـا چـراغـــــی هـمه جـا گـشـتـم و گـشـتـم در شـهـر
 

هـیــچ کـس ! هــیـچ کـس ایـنجا به تـو مانـنـد نـشـد

خواسـتـنـد از تـو بگویـنـد شـبـی شـاعـرها
 

عـــاقـبـت بـا قــلــم شــرم نوشـتـنـد : نـشـد

زندگی یعنی چه؟

 

زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند

شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری

شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
...

زندگی درک همین اکنون است

زندگی شوق رسیدن به همان

فردایی است، که نخواهد آمد

تو نه در دیروزی، و نه در فردایی

ظرف امروز، پر از بودن توست

شاید این خنده که امروز، دریغش کردی

آخرین فرصت همراهی با، امید است

زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک

به جا می ماند